رازی نگه داشته شده در قلب هایمان…

اتفاقات روزهای جدایی از زبان جی وای جی  از مجله The JYJ” Story of 1000 Days

بررسی روزهای سخت تنهایی  و بازگشت دوباره

در تابستان سال 2009 کیم جِجونگ ، پارک یوچون و کیم جونسو تصمیم گرفتند تا درست در زمانی که محبوبترین هنرمندان کره بودند همه چیز را کنار بگذارند.

محبوبیت و پول دیگر هیچ اهمیتی نداشتند. اگر این چیزها برایشان مهم بود، هرگز نمی توانستند با گام های سنگینشان قدمی به بیرون بگذارند و از ترس درون قلبشان رها شوند. آنها آرزوی چیزی جز شادی و آزادی نداشتند و اگر دو عضو دیگر در کنارشان بودند تنها نبودند و این تنها قدرت و آرامشی بود که داشتند. در آن زمان شایعات زیادی در بین مردم و صنعت پخش شده و جی وای جی را در انتقاد های منفی غرق کرده بود. اما  تنها می توانستند سکوت پیشه کنند  و مهم تر از همه ی این توطئه ها و شایعات مخرب که قلب هایشان را جریحه دار می کرد  آن بود که از سراسر جهان محکومشان می کردند . حتی پس از آن نیز هیچ حرکتی نکردند زیرا که دریافته بودند  ” با انجام هر حرکت  تنها چهره ی خود را بین مردم خراب می کنند”.

پارک یوچون می گوید: ” شرکت ما “اس ام” ، شاید همین طور فکر می کرده اما با نگاه کردن به گذشته فکر می کنم طرف ما بیشتر از این بابت احساس تاسف می کرد. حتی بعد از آن نیز به این فکر افتادم که ما باید سعی کنیم تا از سخنانی که باعث درد و رنج بیشتر می شوند دوری کنیم. بعد از آن موقع شایعات هرگز متوقف نشدند اما فکر کردم که این باید راهش باشد و ما تا آخرش تحمل کردیم. هرگز فکر نمی کردیم چنین شایعات مخربی روی تصمیممان اثر بگذارند و تنها توانستیم در اعماق قلب هایمان به آن امیدوار باشیم. فکر کردم که با گذشت زمان ، جهان و مردم حقیقت را خواهند فهمید.”

افکار کیم جونسو نیز خیلی متفاوت نبود:

“این برای ما هم خیلی سخت بود. چونگ جو هیونگ (برادر بزرگتر) _نام رئیس شرکتی که جی وای جی در آن فعالیت می کند_ به ما گفت که باید دردمان را تحمل کنیم و بر آن چیره شویم. او گفت اگر به هر چیز کوچکی واکنش نشان بدهیم تنها مشکل بزرگتر می شود. اگر تحمل کنیم ممکن است خیلی زود تمام شود اما اگر این کار را نکنیم هر چیز کوچکی زمان بسیاری را برای حل شدن تلف می کند. من با یک چنین کلماتی آرامش یافتم و قادر بودم تا بر آنها چیره شوم. زمان خیلی سختی بود این تنها کاری بود که می توانستیم بکنیم.”

بزرگترین عضو گروه کیم جِجونگ همچنین می گوید آن دوران واقعا سخت بوده و او تنها می توانست همه چیز را در قلبش پنهان کند:

” ما پیش خودمان فکر می کردیم که شکست در این مبارزه حتمی خواهد بود اما امیدوار بودیم تا با گذشت زمان مردم همه چیز را درک کنند حتی اگر در موردش حرفی نزنیم. در آن زمان یک نفر هم نبود که به نفع ما حرف بزند.جز کارهایی که باید در سکوت انجام می دادیم هیچ کار دیگری نمی توانستیم بکنیم. هر حرفی که می زدیم باعث سوء تفاهم می شد، و حتی اگر هم می گفتیم که این درست نیست بزدل به نظر می رسیدیم، بنابراین هیچ حرفی نمی زدیم.”

هنگامی که اعضا به گذشته نگاه می کنند تابستان سال 2009 را با دردهای بسیار به یاد می آورند. گفته شده بود که مهم نیست اوضاع چقدر سخت است با گذشت زمان یک نفر به این موضوع بی طرفانه نگاه خواهد کرد ، اما آه کشیدن های طولانی آنها حتی تا امروز نیز ادامه دارد.

دور انداختن همه چیز به خاطر آینده

و سه عضو جی وای جی به یادآوری گذشته ادامه دادند.

لحظه ای که تصمیم گرفتند خداحافظی کنند چون نمی توانستند بیش از این مانند قبل ادامه دهند، مجبور شدند تا با همه چیز خداحافظی کنند. گروه ” تی وی ایکس کیو” که به آن تعلق داشتند در آن زمان تنها با یک تور در ژاپن 500.000 نفر را به خود  جلب می کرد ، بر روی استیج رویایی کنسرت” توکیو دام” ژاپن می خواندند و هم در استعداد و هم در شهرت بهترین ستاره ها بودند. تنها اسم ” تی وی ایکس کیو”  نقش یک مدل و اسطوره برای دیگر هنرمندان آسیایی داشت و درست به اندازه طرفداران هنرمندان نیز آنها را تحسین می کردند.

هر روزی که یک رکورد جدید به نام خود ثبت می کردند در عزم خود راسخ تر می شدند و در آخر تصمیمشان را گرفتند. آنها گفتند: ” ما در مورد تصمیمان برای ترک اوج محبوبیت با کمپانی صحبت کردیم. می دانستیم که این تصمیم موج جدیدی از دردسر را خواهد ساخت. هر سه آنها بر سر این موافق بودند که ” اگر ما می گفتیم که تصمیم به رفتن داریم آن هم درست در لحظه ای که شهرت مان به اوج رسیده است، بیشتر شبیه یک بهانه ساختگی بود اما اگر این کار را درست بر روی قله انجام می دادیم حداقل انتظار داشتیم چند نفر به این فکر کنند که حتما مشکلی بوده که باعث شده است سه نفر از ما این تصمیم را بگیرند . ما باور داشتیم که بعضی ها به ما اعتماد خواهند کرد و از ما دفاع می کنند و می گویند حتما چیز نادرستی بوده که باعث شده آنها این تصمیم رو بگیرند و این تنها راه است به این دلیل که هیچ کس فکر نمی کرد یک چنین چیزی ممکن باشد.”

البته در کنار کره ، رسانه ژاپن نیز بر روی اعمال آنها متمرکز شده بود. در آن زمان آنها نویسنده تاریخ جدید هانریو بودند و توده مردم و رسانه ها به این موضوع علاقه مند شده بودند. کیم جونسو می گوید:”وضعیتی که ما در آن قرار داشتیم توجه زیادی را به خود جلب کرد و این خیلی ترسناک بود. من مجرم نبودم اما می ترسیدم از خانه بیرون بروم. در تلویزیون تصاویر شخصی والدینمان در گزارش ها  نمایش داده می شد در صورتیکه صورت های آنها کاملا واضح نبود.فکر اینکه ممکن است مجرم شناخته شویم استرس من را هر روز بیشتر می کرد و در آخر ریزش مو گرفتم.”

بعد از اینکه تصمیم گرفته شد و به اجرا در آمد، قول ما که تا ابد هر پنج عضو تی وی ایکس کیو با هم بمانیم را دیگر نمی توانستیم نگه داریم. این حسرت بار ترین چیز برای طرفداران بود. اما در مقایسه با آنچه طرفداران باید می پذیرفتند ، سه عضو باید دردی بیشتر از این را تحمل می کردند. هر طرف عقاید متفاوتی داشتند و این فقط به این خاطر بود که ما راه های متفاوتی را پیموده بودیم بنابراین سه عضو جی وای جی خودشان را دلگرمی دادند.

این تصمیم دردناکی بود که منجر به سرنوشت غیر مشخصی می شد اما قادر بودیم تا یک آینده جدید بسازیم. تنها راه گرفتن این تصمیم بود بنابراین آنها به آسانی خود را متقاعد نکردند. آدم های زیادی در اطراف آنها بودند که تظاهر به دوستی می کردند و سعی داشتند تا قلبشان را متقاعد کنند و تصمیم داشتند به خاطر دوستیشان با جی وای جی اشک بریزند. در میان همه ی این ها گروه سه نفره به یکدیگر وابسته شدند. تا به حال ممنوعیت های زیادی از طرف شرکت های سرگرمی وجود داشته و بیشتر از آن قراردادهایی که در آخر موفق شده اند تا آنها را فریب بدهد اما آنها متقاعد نشدند. آنها هرگز در مقابل چنین اغواسازی تسلیم نشدند.

در آن زمان حتی اگر نمی توانستیم باز هم  این کار را ادامه دهیم مطمئن بودیم که از جایی که اکنون هستیم به جلوتر خواهیم رفت. حتی اگر نمی توانستند چنین راهی را بپیمایند تصمیمشان را گرفته بودند: ” بیایید در یک روستا زندگی کنیم و سبزیجات پرورش دهیم تا حداقل سه وعده غذا برای خوردن داشته باشیم” بنابراین اعضای گروه هیچ عجله ای نداشتند.

و قبل از اینکه بدانند ترس و نگرانیشان به آرامی ناپدید شد اما در آن زمان هنوز نمی توانستند این را احساس کنند.

حقیقت با گذر زمان آشکار خواهد شد.

در آن زمان شایعات مخرب درباره تجارت در لوازم آرایشی  تازه شروع دردسرهایشان بود اما اعضا دریافتند که این تنها یک مشکل کوچک است و نمی توانند هیچ کاری با کل ماجرا بکنند.

کیم ججونگ در حالی که آن زمان را به یاد می آورد گفت:

“همانطور که بسیاری از مردم می دانند تصمیم ما برای ورود به تجارت لوازم آرایشی حقیقت داشت. ما با کمپانی درمورد سرمایه گذاری اعضای گروه بر روی این کار و اینکه چقدر خوبست که با هم پول دربیاوریم صحبت کردیم. هر عضوی فروش های خودش را مدیریت می کند  بنابراین تجارت اعضا و کمپانی متفاوت خواهد بود و در این مورد با آنها بحث می کردیم اما  کمپانی اس ام با ما مثل بچه ها رفتار کرد و  شرکت اس ام به ما گفت که این کارو متوقف کنیم و ما رو سرزنش کرد (اگر شما این تجارت رو شروع کنید شما رو درگیر مسائل حقوقی خواهیم کرد. در قرارداد های اس ام تهدید های بسیاری مانند این صورت گرفته است) . و… . تحت یک چنین شرایطی کشمکش ما با اس ام عمیق تر می شد پس ما گفتیم که از تجارت در لوازم آرایشی دست می کشیم.

اما ماهیت این کشمکش به همین آسانی نبود. بذر این نبرد پس از گذر زمان ریشه های عمیقی دوانده بود.”

“ما می دانستیم چقدر پول درآورده ایم و تنها با یک حساب سرانگشتی در مورد حقوق ودستمزدمان در رکورد هایی که زدیم ، وضعیت ما برای همه ی جهان مشخص بود. اما باز هم حقوقمان تغییری نکرد و ما نیز گفتیم مهم نیست حقوق ما چقدر کاهش پیدا کند سرمایه گذاری شما بر روی ما نیز به همون مقدار کاهش خواهد یافت. بزرگترین مشکل ما قرارداد 13 ساله بود. حتی اگر برای خدمت سربازی هم می رفتیم وقتی قرارداد تموم می شد که 35  ساله شده باشیم.”

جونسو در این باره می گوید: “ما در زمان فعالیتمان _ با شرکت کمپانی اس ام_ هر روز آرزوی دو ساعت خواب داشتیم و برنامه ها باعث می شد تا روحاٌ و جسماٌ بی اندازه خسته شویم.نمی توانستیم دوستانمان رو ببینیم و روز بعد از کار هم باز کار بود. آدم های اطرافمان می گفتند چون ستاره ایم باید این ها را تحمل کنیم و به ازای این سختی شهرت و ثروت به دست آوریم واقعا هم این درست است اگر شما چیزی رو به دست بیاورید این طبیعیست که در مقابل چیزی رو هم از دست بدهید اما اگر تنها چیزی از دست بدهیم و در مقابل  چیزی عایدمان نشود چه انتخابی برای ما خواهد ماند؟”

بلی. سه عضو باور داشتند که مشکل اصلی ماهیت قرارداد آنهاست. محیط و سیستم آنها را مانند دیوار عظیمی دربرگرفته بود که هرگز نمی توانستند آن را بشکنند.

آیا می توان درون یک چنین محیطی خواستار شادی و رضایت کامل بود؟

پارک یوچون می گوید: ” ما اسرار دلمان را پیش آنها باز کردیم و درمورد احساس قلبیمان در مورد موضوعات مختلف و اینکه ما خواستار چه پیشرفت هایی هستیم با کمپانی حرف زدیم. تنها چیزی که نشان می داد آنها به حرف های ما ” گوش داده اند” بر روی یک برگه کاغذ بود. در حقیقت هیچ چیزی تغییر نکرد. نمی توانستیم بیشتر از این تظاهر کنیم که هیچ چیزی نمی دانیم آن هم درست زمانی که چیز های زیادی را فهمیده بودیم. حتی اگر بعد از این دیگر نمی توانستیم به عنوان یک هنرمند فعالیت کنیم. به این فکر کردم که ما نمی توانیم بیشتر از این با هم کار کنیم.”

برای خیلی ها ،شرکت اس ام  مانند یک حصار بزرگ و سخت است اما برای آنان این فقط یک حصار با ظاهر خوب بود. وقتی برای باری دیگر به یاد آوردند چه اتفاقاتی در گذشته افتاده است کیم جِجونگ و پارک یوچون لیوان های نوشیدنی خود را یک نفس سر کشیدند. کیم جونسو که به خاطر حساسیت نمی تواند بنوشد یک کافه یخ خورد و ناراحت بنظر می رسید.

دیدار تنها کسی که بتواند تمام تلاشش را برای ما بکند.

در شرایطی که ما هیچ چیز نداشتیم ، رگه هایی از امید به وجود آمد. کیم جونسو توسط یکی از دوستانش به مدیر “بک چانگ جو” معرفی شد. با وجود این که کسی را نداشتند تا به سراغش بروند. اینطور نبود که در همان ابتدا فورا به مدیر “بک چانگ جو” اعتماد کنند. پارک یوچون و کیم جِجونگ هم به مدیر بک چانگ جو معرفی شدند ولی تا مدتی فاصله ی خود را با او حفظ کرده و محتاطانه عمل می کردند زیرا از طرف کسانی که قبلا به آنها اعتماد داشتند احساس خیانت می کردند و هم چنین در طی اعتراضات به بی عدالتی شرکت قبلی احساس رنج و خستگی زیادی داشتند. بنابراین طبیعی بود که به آسانی به کسی اعتماد نکنند. پارک یوچون شش ماه را به همین طریق گذراند. او در این باره می گوید:” شرکت بزرگی بود که قصد داشت به ما پیش قسط بالایی بدهد ولی هدف ما پول نبود. آنچه مهم بود این بود که بتوانیم آزادانه کار کنیم. من برای اولین بار “چانگ جو” هیونگ،_برادر بزرگتر_ را هنگام ملاقات با وکلای پرونده دیدم. مردی متواضع که در سکوت نشسته بود. در آن هنگام ما فقط سلام کرده و احترام گذاشتیم و جدا شدیم. حدود شش ماه تماسی با هم نداشتیم مگر برای کار.” از آنجاییکه مدیر بک را نمی شناخت فاصله اش را با او حفظ می کرد و به او نزدیک نمی شد.

کیم جِجونگ اضافه می کند: ” راستش را بگویم افراد زیادی بودند که درباره “چانگ جو هیونگ” حرفهای بدی می زدند برای همین من کمی مضطرب بودم. به علاوه به نظر می رسید زیاد با موسیقی آشنا نیست. بنابراین افکاری مانند “چطور می توانیم به او اعتماد کرده و با هم کار کنیم؟”  من را رها نمی کردند.

با گذشت زمان ، مدیر بک بدون هیچ حرفی راه خود را پیش گرفته بود. این طور نبود که متوجه بی اعتمادی اعضا نشده باشد. اما به راه خود ادامه داد تا به قولی که به خود و اعضا داده بود عمل کند. قولی که نزد خود نگه داشته بود بیشتر چیزی بین او واعضا بود و هیچوقت درباره اش چیزی نگفت.

اول از همه تلاش کرد حکم فعالیت های آزادانه ی جی وای جی را از دادگاه بگیرد. با دیدن تلاش های او اعضا کم کم توانستند به او اعتماد کرده و درِ قلب های خود را به روی او باز کنند.
کیم جونسو می گوید: ” هرچه بیشتر او را می دیدیم، بیشتر به او اعتماد می کردیم. حتی در شرایط سخت او به قولی که به ما داده بود عمل می کرد، بنابراین ما مطمئن شدیم که او فردی قابل اعتماد است. تصمیم گرفتیم با شرکتی کار کنیم که می توانست به ما اطمینان فعالیت های آزادانه را بدهد و نه فقط پول. مدیر “بک چانگ جو” کسی بود که این تضمین را می کرد.”

از دیدگاه کیم جِجونگ مدیر “بک” کسی است در کنار کار کردن برای ما به کار خودش مشغول است:
“با وجود این که افرادی بودند که سعی میکردند ما را با پول وسوسه کنند، او کسی نبود که وقت و تلاش خود را وقفمان کند. تلفن های زیادی از اطرافیانم به من می شد که درباره “چانگ جو” هیونگ بد می گفتند و روزی متوجه شدم که این منم که با گفتن ” او چنین فردی نیست” در حال دفاع کردن از او هستم. حتی به انها گفتم هیچ کس مانند او همه چیز خود را خرج ما نمی کند. او فردی ست که اکنون در کنار ما ایستاده است.”

به این دلیل است که مدیر بک به هیونگ _ برادر بزرگتر_ آنها تبدیل شد و اعضا او را با کمال میل هیونگ صدا می زنند.

کیم ججونگ ” چانگ جو هیونگ تمام اموال و سرمایه ی خود را صرف حیات دوباره ی JYJ  کرد. ممکن بود به شکست منجر شود ولی او در آرامش به تلاش بی پروای ما کمک کرد.بی پروا بودن بسته به اینست که چطور آن را ببینید. در واقع ما کمی بعد از این موضوع خبردار شدیم. به این دلیل که او فردی نیست که برای کارهای خوب و بزرگش همه ی اطرافیان را با خبر کند و فردیست که بدون هیچ حرفی کار خود را پیش می برد.”

در طول این مراحل اعضا بار ذهنی خود را سبک کرده و پذیرفتند که مدیر “بک” فردیست که به آنها دروغ نمی گوید و به تدریج به او اعتماد کردند. حالا برادری دارند که به نمایندگی از طرف آنها مبارزه می کند و دریافتند که اکنون می توانند از آزادی که آرزویش را داشتند لذت ببرند و فقط روی موسیقی تمرکز کنند.

آنها اعتماد خود به مدیر بک را با نشان دادن احساساتشان در نوشتن و تنظیم اهنگ ابراز کردند.

خندیدن و بازگشت دوباره به دنیا

اوقات سختی که گذراندند در آخر امید دیگری را به ارمغان آورد

در اکتبر 2009 دادگاه حکم تعلیق اعتبار قراردادی را که این سه با کمپانی بسته بودند را بر علیه” SM” پذیرفت و همچنین موضوع جبران خسارت و تایید اعتبار قرارداد انحصاری را که “SM” تقاضا کرده بود لغو کرد. شادی آنها خارج از حد تصور بود. با وجود این که ذهنشان بارها و بارها پر از این فکر بود که اگر حتی نتوانیم فعالیتی داشته باشیم هم مساله ای نیست ، هرگز به آن اندازه نخندیده بودند. حکم دادگاه برای آنها فرصتی بود تا دست ها را باز کرده و نفس عمیقی بکشند. به علاوه دیگر ترسی نداشتند زیرا حقانیت و قانونی بودن عمل آنها ثابت شده بود.
زمانی که دادگاه با حکم آنها موافقت کرد کیم جونسو در حال دوش گرفتن بود و کیم جِجونگ که با کیم جونسو زندگی می کرد حکم را شنید و فریاد زد ” جونسویا”

جونسو با یادآوری آن لحظه می گوید: “با شنیدن صدای جِجونگ هیونگ حس کردم ” آه…ما بردیم”. هیچ کلمه یا جمله ای نمی توانست خوشحالی مرا توصیف کند.همانطور که آب از دوش می امد من هم گریه می کردم. قبل از آن پدرم هرگز سیگار نمی کشید ولی در طول مراحل دادگاه او بسیار سیگار مصرف کرد. او قول داد بعد از این که ما برنده ی دادگاه شدیم سیگار را ترک کند و همین کار را نیز انجام داد”
بعد از خوشحالی بسیار با این حس که انگار تمام دنیا را بدست آورده اند با قدرت بیشتری شروع به رو به رو شدن با چالش های جدید کردند.

دوستان عزیز به پایان بررسی فعالیت ها ؛زندگی و اتفاقات پیرامون گروه معروف جی وای جی و در کنار ان گروه مشهور تی وی ایکس کیو رسیدیم این بررسی با تلاش فراوان دوستان عزیزم در انجمن هواداران ایرانی جی وای جی امکان پذیر شد . دوستان عزیزم الناز ، مینا ، مه ناز ،الهه ،ساجده و همه مدیران و اعضا دوست داشتنی اولین انجمن هواداران ایرانی جی وای جی که با ترجمه مطالب مجله ، زندگی نامه ها و تهیه ویدئوها و البوم ها ما را برای داشتن مجموعه کامل یاری کردند

در اخر اگرچه نهایت تلاشمان را کردیم اما این تلاش فقط گوشه ای از فعالیت ها و مواردی بود که گروه عزیز ما در طی سال ها فعالیت در گروه پیشین و سه سال فعالیت در گروه جی وای جی داشتند امیدوارم در آینده بتونیم بازتاب بیشتری از فعالیت های آنان را به دوستان فارسی زبان و دوستدار این گروه ارائه دهیم

امیدواریم گروه جی وای جی همچنان در اینده موفق باشند و مثل همیشه الگویی برای ما در خوبی و انسانیت باشند

از همراهی شما سپاسگذارم